بررسی نسبت تراژدی و امر شر در دو نمایشنامه‌ ادیپ شهریار و مکبث

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه ادبیات نمایشی، دانشکده هنر، دانشگاه دامغان، دامغان، ایران. 

2 کارشناس ارشد ادبیات نمایشی، گروه ادبیات نمایشی، دانشکده هنر، دانشگاه سوره، تهران، ایران

چکیده

پیوند میان تراژدی و امر شر به گونه­ای است که می­توان پیدایش تراژدی را منوط به وقوع امر شر دانست. بر همین بنیاد، امر شر در مقاله حاضر یکی از سازه­های اصلی شکل­گیری تراژدی فرض شده­است، به این معنا که بین امر شر، بویژه شرور اخلاقی و تراژدی نوعی پیوند و رابطه­ دوسویه، انداموار و دیالکتیکی برقرار است و بدون وجود نیروی شر، اساساً تراژدی پدید نمی­آید. در پژوهش حاضر، دو نمایشنامه  ادیپوس شهریار و مکبث از دو دوره متفاوتِ تاریخ ادبیات نمایشی یعنی قرن پنجم پیش از میلاد در یونان باستان و عصر رنسانس یا الیزابتن در انگلستان انتخاب شده­اند تا نسبت امر شر را با این تراژدی­ها بررسی نماییم. پرسش اصلی این مقاله ماهیت و چگونگی سازوکار امر شر در هر یک از آثار فوق و نحوه سامان گرفتن تراژدی از نیروی شر است. روش پژوهش تحلیلی و توصیفی است و با بررسی نوع شر در هر تراژدی و تحلیل آن در برساختن درام این نتیجه حاصل گشت که در یونان باستان امر شر، مفهومی متکی به جهان اساطیری، خدایان و مرتبط با مفهوم تقدیر و سرنوشت بوده است. حال آن که در عصر الیزابتن، انگاره­های دینی مسیحیت، شر را متوجه انسان و ماهیت ذاتی او کرده است. 


کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The Relationship between Tragedy and Evil in Two Plays – Oedipus Rex and Macbeth

نویسندگان [English]

  • mitra alavitalab 1
  • farnoosh Rezaee Dorji 2
1 Assistant Professor, Department of Dramatic Literature, Faculty of Art and Architecture, Damghan University, Damghan, Iran.
2  Master of Dramatic Literature, Department of Dramatic Literature, Faculty of Art, Soore University, Tehran, Iran.
چکیده [English]

The relationship between tragedy and evil is of utmost importance. Some experts believe that the emergence of tragedy depends on the occurrence of evil. Based on this belief, the formation of tragedy, is a kind of bilateral, organic and dialectical connection and relationship, and without the presence of the evil force, basically, tragedy does not occur. It is important to note that the presence and existence of evil in drama is not occasional, self-willed and not selectable; also between the evil and especially the moral evil and tragedy there is this particular bond. In the present research, two plays Oedipus Rex and Macbeth have been selected from two different periods in the history of dramatic literature, i.e., the fifth century BC in ancient Greece and the Renaissance or Elizabethan era in England. The main focus of this article is on the nature and mechanism of evil in each of the aforementioned works and how tragedy is organized by the power of evil. In the play Oedipus Rex, the main character unknowingly commits a mistake. He kills his father and marries his mother, which causes the wrath of the gods and the descent of the plague. But Oedipus is unaware of this and it is actually the gods who have determined this fate for him. Therefore, his moral evil causes natural evil, but Oedipus cannot be blamed for all this. In Macbeth, pride and ambition are the main character's weakness. He commits crimes to gain power: he kills the king and then commits other crimes. Although Macbeth, influenced by the witches preditions and his own wife's temptations, commits these crimes, his individual responsibility and will determine the most important aspects of this crime. Shakespeare's view in this play is influenced by the view of Christianity, in which the problem of sin and moral evil is the basis of subsequent sins. On the other hand, women in Macbeth, like Eve, who affected Adam to be expelled from paradise, bring Macbeth to ruin and destruction. In other words, the female gender in this play is associated with seduction and temptation, just like Christianity's view of women.  Shakespeare's works can also be measured by the principles and methods of the neoclassical school. In the first scenes of the play, images of light and brightness are used more, and in the end, images of night and darkness. The whole play is a confrontation between these two ideas in the form of a war between good and evil forces. The image of "darkness" casts a shadow over the entire play. The research method is analytical and descriptive, and by examining the type of evil in each tragedy, it was concluded that in ancient Greece, evil was a concept based on the mythological world and belief in gods and related to the concept of fate and destiny. However, in the Elizabethan era, the religious concepts of Christianity focused evil on man and his inherent nature.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Evil
  • Tragedy
  • Oedipus Rex
  • Macbeth
  • ارسطو، (۱۳۹۷) بوطیقای شاعری، رضا شیرمرز، تهران: انتشارات ققنوس، چاپ اول
  • - باتای، ژرژ،( 1399) ادبیات و شر، مترجم فرزام کریمی، تهران: نشر سیب سرخ، چاپ اول
  • - بارت، رولان (1368)، فرهنگ و تراژدی، ترجمه رضا سیدحسینی، کتاب صبح، تابستان و پاییز، دوره چهارم
  • - تراکاکیس، نیک و بی بی جیمز (1400) مسائل منطقی و قرینه ای شر، ترجمه احمد هل آبادی، زیر نظر زهیر باقری نوع پرست، منتشر شده در سایت http//:www.salekenisti.com
  • - صالحی، محمد حقانی و دیگران، «مقاله‌ی فمینیسم و مسئله‌ شر نوشته‌ی بِوِرلی کِلَک»جلد دوم، قم، انتشارات کتاب طه، چاپ اول
  • - سوفوکلس، (۱۳۸۵) افسانه‌های تبای، ترجمه‌ی شاهرخ مسکوب، تهران، انتشارات خوارزمی، چاپ چهارم
  • - شالوم، جی کان (1399) بررسی مسأله شر در آثار ادبی، مجموعه مقالات، ترجمه مهرداد بیدگلی، به سرپرستی زهیر باقری نوع پرست، منتشر شده در سایت http//:www.salekenisti.com
  • - شکسپیر، ویلیام (۱۳۹۸)، مکبث، ترجمه‌ی داریوش آشوری، تهران، نشر آگه، چاپ نوزدهم
  • - شیخ پور، اکرم (۱۳۹۷) تحلیل تطبیقی شر در مثنوی معنوی مولوی و تراژدی‌های شکسپیر، پایان نامه دکتری تخصصی دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده‌ی علوم انسانی.
  • - فروم، اریک (1391 ) گریز از آزادی، ترجمۀ عزت الله فولادوند، تهران : انتشارات مروارید، چاپ پانزدهم
  • - کات، یان، (۱۳۹۷) شکسپیر معاصر ما، ترجمه‌ رضا سرور، تهران: نشر بیدگل، چاپ چهارم
  • - کان، استیون (1395)، "کاکوندیسه، ترجمه شیدا راسخ"، مسئله شر، مجموعه مقالاتی در فلسفه تحلیلی، به سرپرستی زهیر باقری نوع پرست، http//:www.salekenisti.com
  • - کانت، ایمانوئل(1381) زایش تراژدی و چند نوشته‌ی دیگر، ترجمه‌ی رضا ولی یاری، تهران، نشر مرکز، چاپ ششم.
  • - گریر، جرمن (۱۳۹۰)، مترجم عبدالله کوثری، تهران: نشر ماهی، چاپ اول
  • - لامارک، پیتر (۱۳۹۶) فلسفه ادبیات، ترجمه میثم محمد امینی، تهران: فرهنگ نشر نو با همکاری نشر آسیم، چاپ اول
  • - معتمدی، زهره (۱۳۸۹). بازتاب مفهوم شیطان در ادبیات نمایشی و تحلیل دراماتیک چند نمونه از آن، پایان نامه کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی، دانشگاه آزاد اسلامی، گروه هنر و معماری، واحد تهران مرکز.
  • - ملائی، آرش(۱۳۹۱) شخصیت‌پردازی در تراژدی‌های شکسپیر و سوفوکل: شخصیت‌های نیک و بدک پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شیراز، دانشکده‌ی ادبیات و علوم انسانی.
  • - موسوی، هادی، رایانی مخصوص، مهرداد (۱۳۹۶). حاکمیت مطلق شر در تراژدی‌های شکسپیر با تمرکز بر آرای هانا آرنت، فصلنامه‌ی علمی پژوهشی تئاتر، شماره‌ ۷۰ صص ۳۵ تا ۶۰
  • - نیچه، فردریش (1399) زایش تراژدی و چند نوشته‌ی دیگر، ترجمه‌ی رضا ولی یاری، تهران، نشر مرکز، چاپ ششم
  • - یانگ، جولیان، (۱۳۹۵)، ترجمه‌ی حسین امیری آرا، فلسفه‌ی تراژدی، تهران: انتشارات ققنوس، چاپ سوم
  • - Callaway Steele, Jeffrey (2008), The Fascination of Evil: Mental Malpractice in Shakespearean Tragedy, a thesis submitted to the university of Birming-ham for the degree of doctor of philosophy.
  • - Davidson Clifford (2017) Evil and Fascination in Macbeth, Australian and New Zealand Association of Medieval and Early Modern Studies. Volume34, No,1, pp 129-141
  • - Descartes (1954) philosophical Writing, (translated and edited by: E. Anscombe and p. Geach, Nelson.
  • - Hollender Christoph and Scarlett Winter (1996) concepts of power: on the fascination of evil in Genet’s works, the European legacy: Toward New Para-digms, 1:4, 1336-1341: 10.1080/10848779608579575