بررسی و تعریف دو اصطلاح " ایقاع" و "وزن" با توجه به رسالات سده های سوم تا نهم هجری

نویسنده

دانشجوی دکتری، دانشگاه تهران

چکیده

طی سده های سوم تا نهم هجری، دانشمندان مسلمان اهتمام به نگارش رسالات موسیقی متعدد کردند. علم ایقاع تقریباً در تمامی رسالات، بخشی را به خود اختصاص‌داده‌است. تقریباً در تمامی رسالات فوق‌‌االذکر، تـعریف اصطلاح " ایقاع " ارایــه‌شده‌است برعکس اصطــلاح "وزن" که تعریف آن منحصراً در یک رساله ( معیارالاشعار) ارایه‌شده‌است. دقت در تعاریف ارایه‌شده ازاصطلاح ایقاع ، نشان‌می‌دهد که این تعاریف در بعضی موارد با یکدیگر متفاوت اند اما با هم درارتباط اند به این معنـی که رابطه‌ی عام و خاص با یکدیگر دارند. عام‌ترین تعریفی که ازاصطلاح ایقاع شده‌است، "نگاه‌داشتن اندازه‌ی ازمنه‌ی نقرات " است. اگر این تعریف را به عنوان تعریف مبنا اختیارکنیم، سایر تعریف‌های ایقاع، یا معرف ایقاع لحنی (که می‌توان آن" را نگــاه‌داشتن اندازه‌ی ازمنه‌ی نقرات لحنیه" دانست ) ( مثل تعریف فارابی) ، یا معـرف ایقاع منتظـــم (که می‌توان آن را "نگـاه‌داشتن اندازه‌ی ازمنه‌ی نقراتی که دارای دورهای متساوی اند "دانست ) ( مثل تعریف صفی‌الدین ارموی) ، یا معرف ایقاع لحنی منتظم ( که می‌توان آن را "نگاه‌داشتن اندازه‌ی ازمنه‌ی نقرات لحنیه‌ای که دارای دورهای متساوی اند " دانست) ( مثل تعریف جامی) هستند .وزن را نیز (طبق تعریفی که خواجه نصیراز آن ارائه‌می‌کند ) می‌توان"هیاتی که توسط ایقاع منتظم ایجادمی‌شود" دانست.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

An analysis and definition of "?q?? " and "Vazn" (meter) with an observation of the treatises of the 3rd to 9th AH centuries

نویسنده [English]

  • Pezhman Radmehr
چکیده [English]

From the 3th to the 9th AH centuries (Lunar), Muslim scientists endeavored to write numerous treatises on music. Almost in all treatises the science of ?q?' allocated a section to itself and in rare cases,included the whole treatise. The definition of "?q??"has been introduced in almost all the treatises mentioned above, contrary to the definition of "vazn" which has been introduced only in one treatise. A close observation on the definitions of the term ?q?', proves that in some cases the definitions are different but related; they have general and exclusive relation. Here is the most general and comprehensive definition of "?q?? ": "maintaining the length of the time units of naqar?t(naqreh-ha)".Naqreh is the Persian word for naqrat and naqrat means naqr one time and according to the definition presented by F?r?b?, naqr is striking the narrow extremity of a hard object onto another hard object, so this contact seems to be limited to one point. The narrowness of the object which strikes and fewness of its components is relative; therefore he continued that the thinner the object, the better it satisfies the meaning of the word naqr. Avicenna generalizes the term "naqreh" as to hitting one's sound generative limbs when speaking or singing such as lips, tongue, etc. Avicenna mentions two kinds of naqreh : a naqreh which produces a tone and a naqreh which produces a letter. The definition of naqreh given by Abd al-q?der suggests that there are 3 types of naqreh: it is of practitioners' opinion that naqreh is either to vocalize a letter, or to strike a string, to clap or more generally to strike any object onto another; first ,the naqreh which produces a letter, second, the naqreh which produces a tone, third, the naqreh which neither produces a letter nor produces a tone, such as striking a daf( a percussion instrument). J?m? calls the naqar?t producing tones, naqar?t-i lahn?yyah( melodic naqar?t) and the naqar?t being produced by hands or other instruments which are played accompanying the metric melody, naqar?t-i ghayr-i lahn?yyah( non-melodic naqar?t). Owbah? calls the naqar?t producing tones which are considered as the beginning of time units of tones, naqar?t-i mub?d?yah and the naqar?t being used together with tones(such as clapping or striking a daf(a percussion instrument) by hand ) and are specified to metric melody, naqar?t-i muq?renah. By choosing this definition of the term ?q??: " maintaining the length of the time units of naqar?t" as the basis definition, every other definition of ?q?? is in a manner more exclusive than this one. These definitions indicate either "melodic ?q?? " (which can be considered as maintaining the length of the time unit of melodic naqar?t) (such as F?r?b??s definition), "Regular ?q?? "(which can be considered as maintaining the length of the time unit of the naqar?t that has equal cycles) (such as Saf?-al-d?n's), or "Regular Melodic ?q?? "(which can be considered as maintaining the length of the time unit of melodic naqar?t that has equal cycles) (such as J?m??s definition).

کلیدواژه‌ها [English]

  • accompanying ?q??
  • Melodic ?q??
  • poetic ?q??
  • ?q??
  • regular ?q??
  • vazn(meter)
ابن سینا ( 1405 ق)، جوامع علم الموسیقی، تحقیق: زکریا یوسف، تصدیر و مراجعه: احمد فؤاد الاهوانی و محمود احمد الحفنی، نشر وزارة التربیه و التعلیم، قم.
ابن سینا (1371)، موسیقی دانشنامه ی علایی، مندرج در " سه رساله ی فارسی در موسیقی"، به اهتمام تقی بینش، نشر دانشگاهی، تهران.
اوبهی، نظام الدین علی شاه بن حاجی بوکه(1386)، ایقاع در رساله ی مقدمة الاصول. فصلنامه ی موسیقی ماهور، به اهتمام بابک خضرایی، شماره ی 36،صص105 -120.
بنایی، علی بن محمد معمار (1368)، رساله در موسیقی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران.
جامی (1379)، بهارستان و رسایل جامی، مقدمه و تصحیح:اعلاخان افصح زاد، محمدجان عمراف و ابوبکر ظهیرالدینی، مرکز میراث مکتوب با همکاری دفتر مطالعات ایرانی، تهران.
جرجانی، علی بن محمد (1991)، التعریفات، ضبطه و فهرسه: محمد بن عبدالحکیم القاضی، دارالکتاب المصری و دارالکتاب اللبنانی، قاهره و بیروت.
خواجه نصیرالدین طوسی (1370)، معیارالاشعار، مندرج در"شعر و شاعری در آثار خواجه نصیرالدین طوسی"، به اهتمام معظمه ی اقبالی، سازمان چاپ و انتشارات فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران.
خواجه نصیرالدین طوسی ( 1380)، بازنگاری اساس الاقتباس، به کوشش مصطفی بروجردی، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران.
دهخدا، علی اکبر(1377)، لغت نامه، مؤسسه ی انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، تهران.
ساوا، جرج(1382)، تئوری های ریتم و متر در خاورمیانه ی قرون وسطا ، فصلنامه ی موسیقی ماهور، شماره ی 19، صص 67-76. سجادی، سید جعفر (1341)، فرهنگ علوم عقلی، کتابخانه ی ابن سینا، تهران.
صفی الدین ارموی (1380) ، کتاب الادوار فی الموسیقی (ترجمه ی فارسی به انضمام متن عربی آن)، مترجم: ناشناخته، به اهتمام آریو رستمی، مرکز میراث مکتوب ، تهران.
صفی الدین ارموی (1385)، الرسالة الشرفیه فی النسب التألیفیه، ترجمه ی بابک خضرایی، انتشارات فرهنگستان هنر، تهران.
صلیبا، جمیل (1366)، فرهنگ فلسفی، ترجمه ی منوچهر صانعی درّه بیدی، انتشارات حکمت، تهران.
عبدالقادر مراغی (2536)، مقاصد الالحان، به اهتمام تقی بینش، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران.
عبدالقادر مراغی ( 1366)، جامع الالحان، به اهتمام تقی بینش، مؤسسه ی مطالعات و تحقیقات فرهنگی ، تهران.
عبدالقادر مراغی (1370)، شرح ادوار، به اهتمام تقی بینش، مرکز نشر دانشگاهی، تهران.
فارابی (بی تا)، کتاب الموسیقی الکبیر، تحقیق و شرح: غطاس عبدالملک خشبه، مراجعه و تصویر: دکتر محمود الحفنی، دارالکتاب العربی للطباعه، قاهره.
فارابی (1375)، کتاب موسیقی کبیر، ترجمه ی آذرتاش آذرنوش، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران.
قطب الدین شیرازی ( 1324)، درة التاج (بخش دوم، فن چهارم از جمله ی چهارم)، به کوشش سید حسن مشکان، وزارت فرهنگ و هنر، تهران.
کرجی، علی ( 1381)، اصطلاحات فلسفی و تفاوت آن ها با یکدیگر، مؤسسه ی بوستان کتاب قم، قم.