مسأل? تشبّه و عللِ اطلاقِ واژ? «شبیه‌خوانی» به تعزیه

نویسندگان

1 استادیار گروه کارگردانی، دانشگاه تربیت مدرس

2 دانشجوی کارشناسی‌ارشد کارگردانی، دانشگاه تربیت مدرس

چکیده

«تشبّه» یکی از مفاهیم بحث‌انگیز در فرایند نمایشی شدن وقایع کربلا است. این مفهوم با در نظر داشتنِ پیشینه‌ای که در علم کلام، عرفان و به خصوص فقه دارد، از سه بُعد در تعزیه شایان توجه و قابل بررسی است: 1- تشبّه، پیوندِ عمیقی با نهادنِ نام «شبیه‌خوانی» بر تعزیه دارد. 2- تشبه به امامان (ع)؛ تشبّه به کفار و دشمنان ائمه و تشبّه مردان به زنان؛ از مسائل مناقشه‌برانگیزِ فقهی هستند که شاهدِ حضورِ آنها در تعزیه نیز هستیم. 3- اهمیتِ مسأل? تشبّه نزد فقها، منجر به صدور فتاوی گوناگون از سویِ آنها می‌شود. این فتاوی از سویِ دیگر، تأثیرِ آشکاری نیز بر شیو? شبیه‌خوانی دارند. هدفِ این مقاله، بررسی سه مورد فوق با توجه به دانش و فرهنگی بومی است که هم شبیه‌خوانی و هم مفهوم تشبّه بر آمده از آن است. پس رویکردِ مقال? حاضر در نقط? مقابلِ آن رویکردهایی قرار خواهد گرفت که تعزیه را با قراردادهای تئاتر و درام غربی فهم و تحلیل می‌کنند. یکی از این مفاهیم که با آن تعزیه را بررسی می‌کنند، واژ? یونانی «میمسیس» است. این مقاله نشان می‌دهد که چرا این مفهوم در شناخت تعزیه کارایی ندارند و نمی‌توان با اتکا به آن تحقق تشبّه در تعزیه را فهم کرد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Problematic concept of "Tashabboh" and why "Ta'zieh" has been named "Shabih-Khani"

نویسندگان [English]

  • Mohammadreza Khaki 1
  • Farhad Mohandespour 1
  • Ali Ghoulipour 2
1
2
چکیده [English]

"Tashabboh" (becoming similar) is one of the controversial concepts through the process of dramatization of Karbala events. Kal?m is the Islamic philosophy of seeking Islamic theological principles through dialectic. This concept has a root in "K?lam", Theosophy and Jurisprudence in particular, and when it comes to "Ta'zieh" (it means condolence. The term ‘Ta?ziyeh’ is used in Iran for all sorts of mourning rituals, including the performance of the fully fledged Ta?ziyeh passion plays), Tashabboh can be discussed from three points of view: 1- "Tashabboh" has a deep connection with the process in which "Ta'zieh" has been named "Shabih-Khani". 2- Different stances of "Tashabboh" – like considering someone similar with Imams, or with impious and enemies of Imams, or assimilating a man to a woman- are juratory controversials that have been appeared in "Ta'zieh" as well. 3- The importance of "Tashabboh" for jurisconsults leads them to issue variety of diverse indults. These indults on the other hand, have clear effects on the method of "Shabih-khani". The quality of “Shabih-khani” relies on Fatwa. It is a religious judgment issued by a great Ayatollah. This paper wants to consider relation between Fatwa and quality of “Shabih-khani”. The Islamic high clergy have two kinds of contact to "Ta'zieh". On the one hand, they did not approve of the Ta’ziyeh, or any other theatrical presentation, On the other hand, the clergy were unable to ignore the popularity of the Ta’ziyeh and recognized that these performances had a profound effect on the people. In this article, it's been tried to scrutiny these three points, considering the knowledge and culture in which both "Shabih-khani" and the concept of "Tashabboh" have been derivated and extracted from. This approach stands against those approaches that conceive and analyze "Ta'zieh" with the Conventional Western Theatre. We can’t identify "Ta'zieh" with "Mimesis". Mimesis is a Greek word. Its persistence as such within English-speaking cultures is significant. For it has no fixed, reliable or agreed English equivalent. We can find it associated with the following English words: imitation, representation, copy, similarity, fake. On the other hand "Tashabboh" associated with the following Persian words: becoming similar, assimilating, considering similarity, comparison. Mimesis isn’t correct term for mimetic processes in kinds of Iranian traditional theatre, particularly "Shabih-Khani". In Ta’ziyeh, acting is not mimetic and entirely suggestive, with a full contractual agreement, performatively stipulated, between the actors and the audience that they are just acting. Actors hold their script in their hands, they want to gesture a distance and suggest a dissimilitude. If the Aristotelian mimesis is based on similitude, Ta’ziyeh is predicated on dissimilitude. The style of acting in "Ta'zieh" show that "Shabih-Khan" (actor in Ta'zieh) is a narrator. He narrate story of Karbala. He don’t play role, because in tradition of "Ta'zieh" actor don’t allow to role playing. Now "Tashabboh" is defines our way of thinking about "Ta'zieh". This paper has not linguistic approach. The concept of Tashabboh in this approach only reduces to simple word. But archeological approach helps us to better understanding "Ta'zieh", Shi’i passion play.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Mimesis
  • ShabihKhani
  • Shia
  • Tashabboh
  • Ta'zieh
آژند، یعقوب (1358)، نمایش در دورۀ صفویه، چاپ اول، فرهنگستان هنر، تهران.
ارسطو (1388)، درباره هنر شعر، ترجمه سهیل محسن افنان، چاپ اول، انتشارات حکمت، تهران.
انوری، حسن (1382)، فرهنگ فشرده سخن، (جلد دوم)، چاپ اول، سخن، تهران.
برجی، یعقوبعلی (1374)، چشم انداز فقه بر هنر نمایش، فقه، 4 و 5، قم، 283-326.
بکتاش، مایل (1384)، تعزیه و فلسفۀ آن در چلکوفسکی، پیتر، "تعزیه: آیین و نمایش در ایران"، ترجمۀ داود حاتمی، چاپ دوم، سمت، تهران، 128-149.
بلوکباشی، علی (1383)، تعزیهخوانی: حدیث قدسی مصایب در نمایش آئینی، چاپ اول، امیرکبیر، تهران.
بیضائی، بهرام (1379)، نمایش در ایران، چاپ دوم، روشنگران و مطالعات زنان، تهران.
دهخدا، علی‌اکبر (1377)، لغتنامه دهخدا، موسسه لغتنامه دهخدا، تهران.
ربانیخلخالی، علی (1373)، عزاداری از دیدگاه مرجعیت شیعه، چاپ دوم، مکتبالحسین، قم.
ستاری، جلال (1387)، زمینۀ اجتماعی تعزیه و تئاتر در ایران، چاپ اول، مرکز، تهران.
شاملو، احمد (1379)، کتاب کوچه، (حرفِ ب)، چاپ اول، مازیار، تهران.
شمس، محمدجواد (1387)، تشبیه و تنزیه در بجنوردی، محمدکاظم، "دایره‌المعارف بزرگ اسلامی"، (جلد پانزدهم)، چاپ اول، مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، 341-352.
شهیدی، عنایت‌الله (1380)، پژوهشی در تعزیه و تعزیهخوانی در ایران، چاپ اول، دفتر پژوهشهای فرهنگی، تهران.
عناصری، جابر (1366)، درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، چاپ اول، جهاد دانشگاهی، تهران.
گوهرین، سیدصادق (1368)، شرح اصطلاحات تصوف، چاپ اول، زوّار، تهران.
مختاباد، سیدمصطفی (1374)، درونمایۀ تشبیه در تعزیه، فصلنامه هنر، 28، تهران، 491-498.
ملکپور، جمشید (1363)، ادبیات نمایشی در ایران، (جلد اول)، توس، تهران.
مولوی (1370)، مثنوی معنوی، ریتولد آلن نیکسون، چاپ ششم، سرا، تهران.
ناظمالاطباء (1332)، فرهنگ نفیسی، کتابفروشی خیام، تهران.
هاشمی، محمدمنصور (1382)، تشبیه و تنزیه، در "دانشنامۀ جهان اسلام"، بنیاد دایرهالمعارف اسلامی، چاپ اول، تهران، 330-342. همایونی، صادق (1380)، تعزیه در ایران، چاپ اول، نوید شیراز، شیراز.
وحیدنیا، سیف‌اله (1385)، یادداشت‌های روزانۀ اعتماد السلطنه، چاپ اول، آبی، تهران.
Chelkowski, Peter (2005), Iconography of the Women of Karbala, in “The Women of Karbala”,Edited by kamran Scot Aghaie, University of Texas Press, Texas, 119-138.
Dabashi, Hamid (2008), Islamic Liberation Theology, Routledge, New York.
Ghaffari, M & Beeman, W (2005), Acting Styles and Actor Training in Ta'ziyeh, The Drama Review 49, New York, 49-60. Mottahedeh, Negar (2005), Ta'ziyeh: A Twist of History in Everyday Life in “The Women of Karbala”, 25-43.