2024-03-29T10:53:51Z
https://jfadram.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=9157
نشریه هنرهای زیبا: هنرهای نمایشی و موسیقی
هنرهای نمایشی و موسیقی
2228-6012
2228-6012
1397
23
4
تأثیر گوستاو مالر بر آهنگسازان مکتب دوم وین
امیرحسین
جزء رمضانی
محسن
نورانی
محمدرضا
تفضلی
هدف از نوشتار این مقاله بررسی آثار و زندگی موسیقایی گوستاو مالر آهنگساز اتریشی اواخر رومانتیک و تأثیر آن بر آهنگسازانی همچون آرنولد شوئنبرگ، آنتون وِبِرن و آلبان بِرگ است. در تاریخ موسیقی، پس از بزرگانی نظیر هایدن، موتسارت و بتهوون که در دورۀ کلاسیک در شهر وین مشغول بکار بوده و به آهنگسازان مکتب وین معروف شدند، در اوایل قرنبیستم نیز این شهر شاهد تجمع و ظهور آهنگسازان مهمی همچون شوئنبرگ به همراه دو شاگردش - وبرن و برگ- بود که به سبب نفوذ آثار و عقاید هنریشان در مجامع موسیقی به آهنگسازان مکتب دوم وین شهرت یافتند. مکتب دوم وین، مانند سایر مکاتب هنری، در شاخصههای پیشرفت به یک زنجیرۀ تاریخی قبل از خود متصل میشود. این مقاله در کارکردی مقایسهای و انطباقی نشان خواهد دادکه آهنگسازان این مکتب در برخورد با عناصری نظیر بافت موسیقی، هارمونی، ارکستراسیون و سایر عوامل موسیقایی پیرو تفکر مالر بودهاند. البته در این رهگذر، مشخص میشود که مالر هم در آثار متأخر خود به نوعی متأثر از فعالیتهای این مکتب و خصوصاً شوئنبرگ بوده است؛ اما در رویکرد کلی این مقاله نشان میدهد که مکتب دوم وین و منسوبین آنها همگی در فراشد موسیقی به مالر و تفکر هنری او ارتباط مییابند.
گوستاو مالر
مکتب دوم وین
اکسپرسیونیسم
ارکستراسیون
هارمونی
2018
12
22
5
16
https://jfadram.ut.ac.ir/article_69001_19ee7397929b90e16c515ecb0c405b20.pdf
نشریه هنرهای زیبا: هنرهای نمایشی و موسیقی
هنرهای نمایشی و موسیقی
2228-6012
2228-6012
1397
23
4
ریشه های شکل گیری نگارش نُت های گرافیکی در آثار جان کِیج
زهرا
آخوندی
رضا
افهمی
پژوهش حاضر به بررسی ریشههای شکلگیری نُتنویسی گرافیکی در آثار جان کِیج، آهنگساز بزرگ قرن بیستم و دلایل جایگزینی علایم و جنبههای بصری و نثرگونه به جای نُتنویسی مرسوم میپردازد. دلیلِ بررسی، توجه وی به آثار دیگر هنرمندان در این زمینه در کتاب "نُتاسیون" و ارجاعات وی به هنرمندان مؤثر بر موسیقی وی در مجموعه کُتب و سخنرانیهای وی است. هدف، آشکار ساختن خط سیر تاریخی این تأثُر و دستیابی به دلایل گرایش وی به ایدههای جنبشهای پیشین و همزمان اوست. پژوهش از دو روش تاریخی و توصیفی-تحلیلی بهره گرفته و مبنای استناد، منابع کتابخانهای به ویژه رجوع به نوشتارها و مصاحبههای برجای مانده از وی بودهاست. خط سیر تاریخی، نشانگر تأثیرپذیری وی از جنبشهای فوتوریسم و دادا و همچنین اشعار مالارمِه و آپُلینِر و همکاری با جنبش فِلاکسوس و دلایل این گرایش، تلاش برای دستیابی به شیوه بیانی متناسب با ایدههای نوین وی درباره موسیقی بوده که مُحرّکهای آن در جنبش فوتوریسم و تحولات موسیقی مُدرن پیش از وی نهفته است و دوران تحول نُت-نویسی وی را میتوان به دوره اول، بیان تصویری بازتابدهنده دیدگاههای مالارمِه و مارینِتّی و دوره دوم، که ضمن تکمیل دیدگاه اول، از مفهوم همزمانی در شعر تصویری آپُلینِر تأثیر پذیرفته، تقسیم کرد.
جان کِیج
موسیقی قرن بیستم
نُتنویسی گرافیکی
شعر تصویری
فِلاکسوس
2018
12
22
17
28
https://jfadram.ut.ac.ir/article_69002_dc4c42f332fa8e4186408177362663c2.pdf
نشریه هنرهای زیبا: هنرهای نمایشی و موسیقی
هنرهای نمایشی و موسیقی
2228-6012
2228-6012
1397
23
4
تأثیر مشاورهی گروهی به شیوه عقلانی-عاطفی الیس، بر اضطراب اجرایی نوازندگان نوآموز
ایمان
فخر
غلامرضا
معصومی
هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان اثربخشی مشاورهی گروهی به شیوه عقلانی-عاطفی الیس، بر اضطراب اجرایی نوازندگان نوآموز موسیقی جهانی در اجرای صحنهای است که مبتنی بر روش تجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل انجام میپذیرد. جامعه آماری مشتمل بر 60 نفر از نوازندگان آموزشگاههای موسیقی شهر کرج است که بصورت غیر تصادفی انتخاب و بهطور تصادفی به دوگروه مطالعه و گواه تقسیم شدند. در گام نخست، برای هر دو گروه، پیشآزمون بصورت برگزاری اجرای اول در یک بافت عمومی صورت پذیرفت و در مرحله بعد آزمودنیها، پرسشنامه اضطراب صفت-حالت اسپیلبرگر تکمیل کردند. در گام بعد گروه مورد مطالعه به مدت هشت جلسه تحت آموزشهای عقلانی-عاطفی به صورت گروهی قرار گرفته و در پایان آموزش، پسآزمون برای هر دو گروه انجام میشود. تحلیل دادهها با بهرهگیری از نرم افزار spss و با آزمون t-مستقل و دیگر شاخصهای آمار توصیفی صورت پذیرفته است. نتایج تحلیل دادهها نشان میدهد تفاوت میانگین نمرات اضطراب حالتی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به طور معنیداری کاهش یافته (p <0.05) و مشاورهی گروهی به شیوه عقلانی-عاطفی برکاهش اضطراب اجرایی نوازندگان اثر معنیدار مثبتی دارد. با توجه به یافتههای این پژوهش، میتوان نتیجه گرفت گنجاندن آموزشهای عقلانی-عاطفی در فرآیند آموزش نوازندگی راهگشا است.
اضطراب اجرایی
نوازندگان نو آموز
مشاوره گروهی
شیوهی عقلانی-عاطفی الیس
2018
12
22
29
36
https://jfadram.ut.ac.ir/article_69003_a06ede714850f872621bb3d39b6618bd.pdf
نشریه هنرهای زیبا: هنرهای نمایشی و موسیقی
هنرهای نمایشی و موسیقی
2228-6012
2228-6012
1397
23
4
بررسی ساختار دیداری فیلمهای اصغر فرهادی (با بررسی سه فیلم «دربارة الی»، «جدایی نادر از سیمین» و «گذشته»)
حمیدرضا
افشار
فرزین
کمالی نیا
ساختار دیداری در یک فیلم، ساختمانی به هم پیوسته از عناصر بصری آن فیلم است که از آن برای پیشبرد قصه، تولید معنا و انتقال احساس استفاده میشود. از این رو برای شناخت آثار هر فیلمسازی، یکی از بهترین راهها، شناخت ساختار دیداری آثار او و بررسی شگردهایی است که او برای آرایش عناصر دیداری مورد استفاده قرار میدهد. هدف از این پژوهش، دستیابی به چنین شناخت و تحلیلی در فیلمهای اصغر فرهادی است. البته منظور از این تحلیل، فهم انتزاعی تصویر در آثار او نیست، بلکه همواره بر رابطة تصویر با قصه و معنای آن تاکید میشود. بنابراین در این مقاله با یک روش توصیفی-تحلیلی، از یک سو رابطهای شرح داده میشود که میان تصویر و قصه گویی وجود دارد و از سوی دیگر دلایل تاثیر گذاری شگردهای بصری فرهادی در فیلمهایش تحلیل میشود. در نتیجة این پژوهش، مشخص میشود که فرهادی با بهرهگیری از گونهای رئالیسم تصویری، به ساختمان دراماتیک و قصهگوی فیلمش استحکام میبخشد و مخاطب را هرچه بیشتر به کاراکترهایش نزدیک میکند. به همین علت، شگردهای بصری چون عمق میدان زیاد، دوربین روی دست، چندگانگی نقطه دید، پالت رنگی محدود، درهم شدن فضاهای مثبت و منفی و نورپردازی روشن-مایه در فیلمهای او به ابزارهای اصلی برای نمایش عناصر بصری و بیان سینمایی تبدیل میشود.
عناصر دیداری
ساختار دیداری
شگردهای بصری
ترکیببندی تصویر
اصغر فرهادی
2018
12
22
37
46
https://jfadram.ut.ac.ir/article_69004_8f955c6deeac7c17bd3c1839ee4c678e.pdf
نشریه هنرهای زیبا: هنرهای نمایشی و موسیقی
هنرهای نمایشی و موسیقی
2228-6012
2228-6012
1397
23
4
آستانگی در مناسک حج (مقایسۀ تحلیلی مناسک حج با مفهوم آستانگی و ویژگی های تئاتر گردشیافتی)
علی
رویین
این پژوهش کوشیده است مناسک حج ابراهیمی را، با تمرکز بر مفهوم «آستانگی» نزد ویکتور ترنر و الگوی تئاتر اکسپدیشن یا گردشیافتی تحلیل کند. برای انجام این کار، نخست مفاهیم کلیدی-آستانگی، تئاتر اکسپدیشن، مناسک حج- را تعریف کرده، سپس با تمرکز بر الگوی ترسیمی ترنر از ویژگی های سه گانۀ هر آیین –تجویزی بودن، ریخت مندی، باوری بودن- اعمال و ساختار مناسک حج را-به عنوان یک آیین و از منظری نمایشی- مورد بررسی قرارداده است. همچنین، با دسته بندی و بررسی شرایطِ امکانِ «آستانگی» در مناسک یادشده و به دست آمدن چهار شاخص(فردی، اندیشگانی، تبلیغی، انتقادی) به عنوان شیوه های تاثیرگذاریِ مفهوم آستانگی، الگوی تئاتر اکسپدیشن یا گردشیافتی با الگوی ساختاری اعمالِ حج مقایسه شده. برآیند و دستاورد نهایی، بیانگرِ تایید فرضیۀ پژوهش_مبنی بر انطباق، مشابهت و یا همسویی نظریه(آراء ترنر- الگوی تئاتر اکسپدیشن) و متن(مناسک حج)- در دو سویۀ مشابهت و همسویی، و ردِ آن در سویۀ انطباقی بوده است. نیز، برآیندِ قیاس پدیدارشناساختیِ الگوی گردشیافت و مناسک حج، در سطح قالب(اجرا) همسان و در سطح محتوا(انگیزش و هدف گذاری) ناهمسان دانسته شده. انتظار می رود برآیندِ این پژوهش، گام کوچکی باشد در راستای شناخت هرچه بیشترِ داشته های آیینی، نمایشی و فرهنگی و نیز، روشنگر نقش مفهوم آستانگی و تئاتر گردشیافتی به عنوان یک ریختار نوین نمایشی.
مناسک حج
آستانگی
تئاتر اکسپدیشن
آیین
آرنولد ون گنپ
ویکتور ترنر
2018
12
22
47
56
https://jfadram.ut.ac.ir/article_69005_f62a9055bf4fb509feb138e39c0a5b4a.pdf
نشریه هنرهای زیبا: هنرهای نمایشی و موسیقی
هنرهای نمایشی و موسیقی
2228-6012
2228-6012
1397
23
4
ظرفیت های زبان جنسیتی در دراماتیک کردن نمایش های رادیویی
منا
شکری
مجید
شریف خدایی
فردوس
آقا گلزاده
درام رادیویی بازتابی از زندگی حقیقی انسان ها و دیالوگ های نمایشی وجه دراماتیزه شده مکالمات انسانی است. اما در علم زبانشناسی بین زبان زنانه و مردانه تفاوت هایی اثبات شده وجود دارد که هریک حاصل هویت اجتماعی متفاوت آنهاست که به آن زبان جنسیتی می گویند . زبان جنسیتی تحت تاثیر فرهنگ و اجتماع ویژگی های متفاوتی را خلق می کند. لذا همین ویژگی ها در دیالوگ های نمایشی نیز سرایت کرده و هویدا می شود. در پژوهش حاضر هدف براین است که تاثیر حضور زبان جنسیتی در یک درام رادیویی در موقعیت های نمایشی را کشف کرده ونشان دهد چطور دیالوگ های مردانه و زنانه با توجه به جنس گوینده و موضع او می تواند بر میزان دراماتیک شدن یک اثر، بیافزایند. چنانچه با توجه به مبانی نظری تحقیق (نظریه تفاوت) و بعد از تحلیل محتوای کیفی ده نمایش پخش شده از شبکه رادیویی جوان در دهه هشتاد مشخص شد که استفاده از زبان جنسیتی در دیالوگ ها منجر به خلق دونیروی برابرو متضاد کلامی می شود که تعادل دراماتیک اثر را تضمین می کند. این دو نیرو لازم و ملزوم یکدیگرند از برآیند آمیزش آنها می توان شاهد پیشبرد فضای دراماتیک اثر و خلق موقعیت های نمایشی بود.
زبان
زبان جنسیتی
نمایش رادیویی
دیالوگ
2018
12
22
57
66
https://jfadram.ut.ac.ir/article_69006_be069b53bf9903ec1b35058f0582442c.pdf
نشریه هنرهای زیبا: هنرهای نمایشی و موسیقی
هنرهای نمایشی و موسیقی
2228-6012
2228-6012
1397
23
4
بررسی بداههپردازی درموسیقی ایرانی براساس پدیدهشناسی استعلایی
مهدی
مختاری
نرگس
ذاکر جعفری
بداههپردازی، اجرایی در «لحظه» است که حداقل در قرن اخیر شیوهی آفرینش غالب در اجراهای موسیقی ایرانی بوده است. تعاریف متعدد از بداههپردازی مجالی برای مفهومپردازی آن به روش علمی میسر نساخته است. هدف از این پژوهش رسیدن به تعریفی یکدست از فرایند بداههپردازی با تکیه بر روش پدیدهشناسی است. پدیدهشناسی استعلایی، در مقام روششناسی پژوهش، توصیف دقیقی از مراحلی که بداههپرداز از ابتدا تا انتها طی میکند تا به خلق یک اثر موسیقایی ختم شود، مهیا میسازد. در این پژوهش «ردیف» بهعنوان الگوی مرسوم در موسیقی کلاسیک ایرانی مورد توجه است. ابتدا باور طیف سنتگرا بهمثابهی رویکردی که در پدیدهشناسی از آن با عنوان رویکرد طبیعی یاد میشود، در نظر گرفته شد. سپس با به تعلیق درآوردن این رویکرد، راه را برای تطبیق سایر مراحل پدیدهشناسی با بداههپردازی هموار ساختیم. در نتیجهی این تطبیق بستری فراهم شد تا بداههپردازی بهصورتی روشمند، مورد تحلیل قرار گیرد. از یافتههای این تحقیق میتوان گفت رسیدن به ذات ردیف ـ که فواصل مُدها، روند ملودی و ریتم را شامل میشود ـ نفش تخیّل را در آگاهی بداههپرداز برجسته کرده و به تبع آن اجرایی آزادانه با تکیه بر خلاقیت هرچه بیشتر او رقم میخورد. این پژوهش به شیوهی کیفی و با تکیه بر منابع کتابخانهای تدوین گردیده است.
بداههپردازی
ردیف موسیقی ایرانی
پدیدهشناسی
هوسرل
اپوخه
زیست جهان
2018
12
22
67
74
https://jfadram.ut.ac.ir/article_69007_1aef64289030f6044bbc0c8bac2ef173.pdf
نشریه هنرهای زیبا: هنرهای نمایشی و موسیقی
هنرهای نمایشی و موسیقی
2228-6012
2228-6012
1397
23
4
بررسی تطبیقی نمایشنامه شاه لیر ویلیام شکسپیر و شاه لیرادوارد باند با تکیه بر نقش خشونت در شخصیت های ادوارد باند از دیدگاه روانکاوانه
نیلوفر
زارع
فرشاد
فرشته حکمت
در این مقاله به مقایسه ی تطبیقی نمایشنامه شاه لیر شکسپیر و شاه لیر ادوارد باند با تکیه بر خشونت به عنوان عامل شکل گیری نمایشنامه های باند، پرداخته می شود. از نگاه رفتار گرایان، شخصیت فرد محصول کنش و واکنش متقابل میان دو دسته عوامل ارثی و محیطی است؛ خشونت و اخلاق نادرست و ریشه آن در کودکی و نمود آن در اخلاق کودک به بلوغ رسیده، مسئله مهمی است که با پرسش های زیادی روبه روست. هدف از این مقاله، شناخت و واکاوی خشونت وانواع آن در جوامع انسانی و بررسی نقش خشونت در آفرینش شخصیت های باند در نمایشنامه شاه لیر با دیدگاهی روانکاوانه است و با توجه به این که باز آفرینی و اقتباس حوزه ای است که در عصر حاضر بسیار مورد توجه قرار می گیرد، به انگیزه ی باند برای باز آفرینی شاه لیری دیگر می پردازیم .رویکرد روانکاوانه ی باند در خلق شخصیت های نمایشنامه شاه لیر است که مقایسه ی آن را با شاه لیر شکسپیر مهم می کند؛ از این جهت که خشونت موجود در شخصیت های شاه لیر شکسپیر به خصوص دختران شاه لیر، دارای دلیل و منشا روانی مشخص شده ای در نمایشنامه نیست، باند با دریافت این خلا، دست به پرورش و باز آفرینی شخصیت ها می زند.
خشونت
شخصیت
محیط و وراثت
شاه لیر
شکسپیر
باند
2018
12
22
75
81
https://jfadram.ut.ac.ir/article_69008_0cd07aaae459c62baf70a4b781fc7027.pdf